یکم : دوست عزیز، ضمن تقدیر و تشکر از شما به لحاظ حس مسئولیتی که در مورد سایت همدردی داشتید و تذکرات سازنده جنابعالی ، موارد مطروحه شما بازنگری و اصلاح شد، همیشه رشد و کمال خود را مرهون مراجعان فهیمی همچون شما می بینیم. پیشنهادات و انتقادات بازدید کننده ها چراغی برافروخته بر مسیر ماست، تا راهی را که انتخاب کرده ایم ، با قوت و قدرت ، تداوم بخشیم. در ذیل چند نکته تکمیلی نیز عرض می کنم.
ا – مطالبی که در روی سایت همدردی قرار می گیرد به مانند پازلی هست که تمام قطعات آن در کنار هم معنای آنرا تکمیل می کند، به این مسئله که کل بیشتر از تک تک اعضاء آن است در روانشناسی تحت عنوان گشتالت شناخته می شود. لذا وقتی تمام مطالب مربوط به تعصب و غیرت ورزی نادرست را مطلاعه می کنیم و با هم در نظر بگیریم بهتر به مفهوم مورد نظر نویسنده پی می بریم. و سوء تفاهمات کمتر می شود.
2 - هدف ما از توصیف تعصب های بی مورد،کسانی هستند که تحت عنوان غیرت یا مسلمانی، رفتار محدود کننده ای را در مورد خانمشان اجرا می کنند که به هیچ وجه نه در فرهنگ کشورمان و نه در متون اسلامی چنین چیزی را نمی بینیم. فردی که حتی اسم خانمش را غیرت ورزی کرده و نام پسر صدا می کند، در جایی از دین نمی بینیم. مگر حضرت علی(ع)، به هنگام صدا کردن نام پرافتخار حضرت فاطمه(س)، نام پسر صدا می کرد. مگر حضرت فاطمه (س)، خطبه نخواند، و نام پرآوازه ایشان زبانزد امت اسلامی نیست. لذا ما در افراط های غیر منطقی که جزء اختلالات شخصیتی افراد است و به نام دین ، فرهنگ و علم خود را نشان می دهد ، اشاره می کنیم. مثلا کسی که وسواس نجاست و پاکی دارد، ممکن است اختلالی را که دارد در قالب احکام اسلام بیان کند یا بحث از رعایت بهداشت کند. کسی که شخصیت پارانویا و سوء ظنی دارد ، مطالب خود را در چارچوب رعایت امنیت، احتیاط و مسائل اسلامی بیان می کند.
در واقع رعایت مسائل اسلامی توصیه ای هست که هم به مرد و هم به زن می شود، معمولا یکی از نشانه های تعصب بی مورد اینست که آقایی خود را ملزم به رعایت حریم ها نمی کند ولی به طور افراطی از زن خود توقع دارد.
3 – مشاروان و روانشناسان، مخصوصا کسانی که پیرو نظریه رواندرمانی ساختاری هستند، معتقدند، مشکلات خانواده، یک مقصر ندارد، لذا همیشه یک رفتار غلط موجب تحریک شده و رفتار اشتباه فرد دیگر را در پی دارد و مسئله دیگر اینست که افراد خانواده هر یک سهمی در پدید آمدن مشکلات خانواده دارند. و فقط زمانی مسائل خانواده حل می شود، که هر کسی سهم خود را در مشکل شناسایی کرده و به حل آن بپردازد ، تا وقتی که زن و شوهر دنبال انداختن تقصیر به گردن دیگری هست، این درگیری و بگو مگوها اجتناب ناپذیر است، خلاصه اینکه مطالب این سایت ، خنجری نیست که به وسیله آن همسر خود را زخمی کنیم، بلکه باید آن قسمت از مطالب که منجر به تغییر رفتار خودمان ، در جهت بهبود زندگی می شود را به کار گیریم. در غیر اینصورت هر کسی برای راه غلط و اشتباه خود می تواند بدنبال بهانه تراشی باشد. و این مسائل خانواده را حل نمی کند.( لذا زن و شوهر هر کدام باید به سهم خود گام بلندی جهت تغییر بردارند تا مسائلی که قبل از این موجب ناراحتی آنها شده ، به تدریج حل گردد).
پاسخ کد 202 : (18/2/1386)
مراجع گرامی، رفتار ما انسانها تابع احساسات ما ، و احساسات ما تابع باورها و فکرهای ماست. و همه فکر ها و باورهای ما در پاسخ به نیازهای ما به وجود می آیند. اگر گفتار و رفتار نامزد شما تغییر کرده است، این یک مسئله ظاهریست، شما باید ببینید جدیدا چه احساساتی او نسبت به شما پیدا کرده است. و چه باورها و افکاری منجر به این احساسات در وی شده است و مهم اینکه او چه نیازهایی دارد، که جدیدا فکر و احساس می کند که شما نمی توانید پاسخگو باشید و به خاطر آن گفتار و رفتارش در قبال شما عوض شده است.
بعضی نیازهای ساده فیزلوژی هستند ، مثلا نیاز به غذا ، پوشاک، مسکن ، مسائل جنسی و ...، اما نیازهای روانی که مهمتر نیز هستند ممکن است خود را شفاف نشان ندهند مثل، نیاز به تائید، نیاز به پیشرفت، نیاز به قدرت، نیاز به احترام، نیاز به تعلق ، نیاز به عشق، نیاز به خودشکوفایی و ...، از آنجا که شناسایی این فرایند پیچیده است و احتیاج به اطلاعات جزئی و دقیق از ریز زندگی شما و نامزدتان دارد، توصیه می کنم به اتفاق او ( یا حداقل به تنهایی) ، به یک مشاور خانواده مراجعه نمائید، تا در این خصوص مسئله خود را بیشتر بررسی نمائید.
پاسخ کد 1010 : ( 18/2/1386)
دوست عزیز، متاسفانه اطلاعی در مورد چنین موسسه ای ندارم، لیکن از آنجا که عموما ، تغییر در رفتار، احساس و افکار مشکل است، آدمها ترجیح می دهند جایی را پیدا کنند که این زحمت را برای آنها بکشد. پولی بدهند و یک شبه شخصیت آنها عوض شود، از شر افکار و احساس ناخوشایند رهایی یابند. اعتیاد آنها ترک شود، مشکلات خانوادگی مرتفغ گردد، عادتهای ناپسند درست شود و همه خصوصیات مثبتی که برای کسب آنها نیاز به سالهای طولانی و مشقت دارد، یک شبه در آنها به وجود آید. و ارتباطاشان تغییر یابد. این راحت طلبی منجر به رشد قارچ گونه افراد و موسساتی شده اند که نه مستقیما بلکه تلویحا به «سادگی تغییر» اشاره می کنند. اینگونه افراد و موسسات پیشاپیش قول هایی مبنی بر موفقیت افراد می دهند( و این اولین شکاف آنها با مبانی روانشناسی هست، چون به هر حال این فرد هست که باید تصمیم به تغییر بگیرد، زحمات آن را بپذیرد، تدریجی بودن تغییر را بفهمد و چند عاملی بودن رشد و تغییر را (وراثت، محیط ، اراده خود فرد )در نظر بگیرد، لذا به خاطر این همه متغیر به هیچ وجه تغییر تضمینی ممکن نیست.
لذا به جای اینکه دنبال افراد یا موسسات معجزه گر در امور روانشناسی بگردیم ، بهتر است برای یک بار هم شده خاصیت معجزه گری خودمان را به عنوان یک انسان بپذیریم. و اگر نیاز به راهنما داریم به کسانی مراجعه کنیم که شجره نامه علمی آنها واضح است.
مثلا در امور پزشکی هم خیلی افراد ادعاهایی دارند، ولی معمولا ما به متخصصانی مراجعه می کنیم که سابقه علمی روشنی دارند، نه افراد مجهول الهویه.
پاسخ کد 1162 : ( 18/2/1386)
یکم : مراجع گرامی؛ صریح و کوتاه اینکه شما دچار باورهای غیر منطقی هستید. در ذهن خود قوانین و مقرراتی بافته اید ( ممکن است به خاطر تجربیات شخصی، تربیت محیط یا ....) ، که آنها برای شما مشکل ایجاد کرده است. نه همسر شما.
وقتی شما در ذهن خود برای همسرتان مقرراتی تصویب می کنید، و خودتان نیز اجرا می کنید، دچار مشکل می شوید. او همسر شماست با افکار و احساسات و رفتاری متفاوت .
حداقل چند باور غیر منطقی که در چند خط ارسالی شما به وضح یافت می شود عبارتند از
1 – همسر من باید روابط با والدینش را با من هماهنگ کند.
2 – هر روز باید او را ببینم
3 – تنهایی ام را فقط با همسرم باید پر کنم
4 – نباید مسئولیت هایی که در مورد خانواده اش احساس می کند انجام دهد، مگر من اجازه بدهم
5 - اگر همسرم این قوانین بالا را انجام نداد با او دعوا و قهر می کنم تا به نتیجه برسم.
دوم: شما به مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی بیشتری برای خوشبخت شدن نیاز دارید. در واقع شما مشکل ندارید، خاصیت ایجاد مشکل را دارید که این مسئله حاد هست. چون اگر مشکل داشتید با توصیه ای امکان حلش بود، ولی اگر عادت به مشکل سازی داشته باشید ، هر مشکلی را که حل کنید ، مشکل دیگر بلافاصله خودش را نشان خواهد داد. در این مورد بهتر است اینجا را کلیک فرمائید و مقالات « بخش خانواده» را با تعمق و تدبر مطالعه فرمائید.
چهارم: اگر می خواهید همسرتان نیز دچار مشکل نشود( وابستگی افراطی به خانواده اش و فراموش کردن وظایف همسری نسبت به شما)، بهترین کار اینست که چسب بین خودتان را زیاد کنید، یعنی با مهارتهای ارتباطی قویتر، رفتارهای صحیح و از همه مهمتر احساسات بی غل و غش مانند آهنربا او را جذب کنید. در غیر اینصورت درگیری و دعوا منجر به هل دادن او به طرف خانواده اش و دوری از شما می گردد.
پنجم: بدترین حالت برای انسان تعارض است. وقتی نحوه برخورد شما با او به نوعی است که مهر مادری او در برابر عشق همسریش قرار می گیرد او با تعارض شدیدی روبرو می شود که منجر به رفتارهای نامطلوب در او می گردد و در پی آن احساسات نادرستی در او شکل می گیرد. شما باید نحوه برخورد خود را به نوعی تنظیم کنید که ایشان، شما و مادرش را در یک مسیر ببیند.
ششم: مسائلی را که عنوان کردم هم خلاصه و مختصر و کلی بود، برای عملیاتی کردن این راهها ، شما نیاز به یک مشاور خانواده مجرب دارید.توصیه می کنم حتما با یک متخصص مشاوره خانواده ، مشورتی داشته باشید.
پاسخ کد 1380 : (18/2/1386)
مراجع عزیز، به این جمله که از آقای باون است توجه نمائید:
«حمایت افراطی در ماندگی می آموزد»
یکم : وقتی شما به جای او احساس مسئولیت می کنید، به جای او پول در می آورید، به جای او اضطراب و تنش کارهای منزل را پیدا می کنید، معلوم است که او بی مسئولیت شده و نقش حاشیه ای در زندگ پیدا می کند.
دوم: احتمالا شما نیز شخصیت وسواسی و جزئی نگر دارید، برای اینکه همه چیز درست پیش برود فرصت خطاکردن به همسرتان نمی دهید. و دوست دارید یا خطایی پیش نیاید یا سریعا جهت بهبود و رفع آن اقدام نمائید. لذا لازم است شما نقش خود را به مرور کمرنگ کنید و در پی این باشید که اضطرابها و تنشهای خود را کاهش دهید.
سوم: به هرحال به خاطر وضعیت بحرانی که فعلا برای زندگی شما پیش آمده است ، نیاز به مداخله حضوری یک مشاور خانواده می باشد، توصیه می کنم که به اتفاق هم ( یا حداقل به تنهایی) یک مشاوره حضوری داشته باشد.
پاسخ کد 1351 : (18/2/1386)
مراجع عزیز در مورد اضطراب و افسردگی ، کتاب از حال بد به حال خوب را می توانید مطالعه فرمائید. این کتاب اثر « دكتر ديويد برنز» ، ترجمه: «مهدی قرچه داغی» ، «نشر پيكان » را تهیه فرمائید . ولی خواهش می کنم فقط آن را مطالعه نکنید. این کتاب در واقع کتاب مهارت یا کتاب انجام تکلیف است. مانند کتابی که شنا را آموزش می دهد. باید صفحه به صفحه بخوانید و مطالب آنرا کاملا اجرا و عمل کنید.
پاسخ كد 2706 : ( 18/2/1386)
مراجع گرامي، متاسفانه سئوالي با كد شما در سايت همدردي درج نگرديده است. خواهشمند است سئوال خود را مجددا ارسال فرمائيد تا خارج از نوبت پاسخ داده شود.