1 - مراجع محترم؛ من توصیه بسیار اکید به شما می کنم ، کلا در حال حاضر نه با این آقا نه با هیچ کسی ازدواج نکنید. چون از مهارتهای لازم جهت شناخت و تصمیم گیری برخوردار نیستید. مثال شما مانند کسی هست که در روز روشن نسبت به خورشید شک دارد.
2 - هیچ شکی وجود ندارد، زندگی که بر چنین پایه های سستی بنا شود ، هیچ دوامی ندارد و جز اضطراب ، افسردگی و پشیمانی و ناامیدی هیچ چیز را برایتان به ارمغان نخواهد داشت.حتی اگر گفته این آقا صحیح باشد! که آن خانم نامزدش نیست و هرشب برای ارضاء جنسی با هم به سر می برند، عذر بدتر از گناهی است که به تو کمک می کند همسر آینده خود را دقیقا بشناسی. لطفی که خدا به تو کرده که آشکارا و بدون هیچ شکی ماهیت این آقا برایت روشن شود. اما اگر می خواهی احساساتی بر خورد کنی و با گریه و التماس و ... از این حرفها زندگی خود را به بازی بگیرید ، این مربوط به خودتان می شود و این اختیار را دارید که زندگی خود را به آتش بکشید.
3 – من به شما توصیه می کنم قبل از تصمیم به ازدواج ، حتما به مرکز مشاوره روانشناختی مراجعه کن و با مشاوره خانواده صحبت کن، نیاز است که چندین جلسه مهارتهای کنترل هوش هیجانی، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای حل مسئله، مهارت تصمیم گیری، مهارتهای زندگی ، مسائل مربوط به تحریف شناختی و سایر مسائل مورد نیاز را یاد بگیری و تمرین کنی تا انشاء الله برای انتخاب همسر در آینده با چشمی باز، منطقی و بدور از انفجار احساسات تصمیم بگیرید.
نکته مهم: در اینجا باید نسبت به اینکه تا کنون مقاومت کرده و زندگی خود را در دست گرفته اید شما را تحسین کنم، و همچنین مشورت با متخصص نیز از زرنگی هایت هست که انشاء الله بعد از این هم بتواند کمکت کند.
( امیدوارم لحن صریح و گستاخانه من را در مورد خود ببخشید ، چرا که به هیچ وجه مسئله شما آنطور نبود که بتوانم با کنایه و به لطافت و با ابهام در مورد آن با شما صحبت کنم، زندگی شما مهمتر از آنست تا اینکه شما تصور بدی در مورد من داشته باشید. من حاضرم در چشم شما ، مشاوری گستاخ به نظر برسم ، اما موجب نشوم تا زندگیتون دستخوش چنین تلاطمی گردد).
پاسخ کد 1359 : (4/3/1386)
مراجع گرامی، شما علاوه بر ارتباط کتبی می توانید از« منوی درباره ما» در بالای سایت همدردی ، نحوه ارتباط تلفنی و حضوری با ما را ببینید. اگر در تهران یا سایر شهرستانها هستید می توانید با شماره 148 شهر خود تماس گرفته و از صدای مشاور استفاده کنید یا به مراکز مشاوره روانشناختی محل اقامت خود رجوع فرمائید. اما اگر خواهان ارتباط با ما هستید در حال حاضر فعلا از طرقی که در بالا اشاره شد می توانید با ما در تماس باشید، انشاء الله بزودی یک شماره تلفن اختصاصی برای مراجعان در سایر شهر ها و استانها اختصاص خواهیم داد.
پاسخ کد 1360_راد : ( 4/3/1386)
دوست عزیز؛ در مورد مسئله جنسی که او مطرح می کند، بیشتر از اینکه جوابش مهم باشد، سئوال او مهم است. یعنی اینکه چرا باید این سئوال را مطرح کند. چه تصوراتی در این مورد دارد، چه علم و تجربه و شناختی نسبت به مسائل جنسی دارد و چگونگی ارزیابی او باید مورد توجه شما قرار گیرد. در بسیاری اوقات خواسته های ما وقتی از فکرمون به زبانمون جاری می شود، شکلش عوض می شود. انتظارات خود را در چارچوب دیگری مطرح می کنیم.
دوم: من تصور می کنم به عنوان یک مشاور که یکسری ریزه کاریهایی ایشون دارند که که مورد توجه شما واقع نشده است، و لذا مطالب شما در این سئوال هم بسیار کلی و مبهم است، من پیشنهاد می دهم برای قطعی شدن وضعیت خودتان به اتفاق او به یک مشاور خانواده مراجعه نمائید، تا به کمک او نقاط مبهم برایتان روشن گردد و نسبت به زندگی زناشویی خود تصمیم لازم را اتخاذ کنید. رابطه ای که قبل از شروع چنین ، مبهم و متزلزل باشد مورد تاکید مشاور خانواده نیست.
سوم: متاسفانه به نظر می رسد معیارهای اساسی انتخاب همسر و ازدواج مورد غفلت ایشان و تا حدی ، شما قرار گرفته است. و این هم دلیل دیگری برای رجوع شما به مشاور می باشد.
پاسخ کد 3531 : (4/3/1386)
یکم : دوست عزیزم، متاسفانه از مشکلات ارتباط مکتوب اینترنتی اینست که نمی توان صورت به صورت در تعامل باشیم، و این حل وفصل مشکلات مبهمی که ظاهرشان آشکار است، اما ریشه های آن موردتوجه قرار نگرفته است را غیر ممکن می سازد.
دوم: مسائل بسیار اساسی اما به ظاهر کوچکی در ایشان، شما و رابطه اتان نهفته است که تراکم آنها منجر به اینگونه تغییرات اساسی در زندگی شما می شود. ممکن است که شما عمدا به آنها اشاره نکرده باشید یا آنها را اصلا مورد توجه قرار نداده باشید.
سوم: هرگز باور نکنید که بدون دلیل بعد از 4 سال یک روز صبح همسرتان از خواب بلند شود و بگوید، باید ما از هم طلاق بگیریم و جدا شویم. ( در حالیکه عاشق هم هستید)
چهارم: برای اینکه بتوانید، دقیق تر باشید و به زیر و بم هایی که منجر به چنین مسئله شده است آگاه شوید ، پیشنهاد می دهم به اتفاق همسرتان به یک مشاور خانواده مراجعه نموده تا به کمک آنها ، راههای شناخت مشکل را بررسی کنید، و در حل آنها تلاش کنید.
پاسخ کد 5553 : (4/3/1386)
دوست عزیز؛ ضمن تحسین شما به لحاظ منطقی بودن و همه جانبه نگری؛ در مورد ازدواج و توام با آن حفظ عشق و احساس تون ، نظر شما را به چند نکته جلب می کنم:
یکم: بهتر است نردبان را پله پله و از پائین به بالا برویم. یعنی اینکه در ازدواج همین طور که اشاره کرده اید، میزان زیادی شناخت نسبت به او حاصل کرده اید که محدود به شخص ایشان و در محیط دانشگاه ایجاد شده است. اما این همه شناخت نیست. برای اینکه شما نسبت به فرهنگ ایشان ( که مورد تردید شما هم هست) ، و خانواده و نظرات آنها آشنا شوید، باید این موضوع سریعا و صریحا رسمی شده تا بتوانید از همه پتانسیل های خود در جهت رسیدن به شناخت و ازدواج استفاده کنید.
دوم: پیشنهاد می دهم ، تا زمانيكه شناختتون نسبت به او کامل نشده، به او ابراز محبت نکنید. شما پله هايي را جا انداخته اید.که باید قبل از ابراز محبت آنها را بپیمائید
1 - باید او بفهمد که شما اسیر یک احساس چند روزه نسبت به او نشده اید و در مسیر زندگی خود با فکر و برنامه تصمیم می گیرید. لذا نیاز است، ارتباط خود را رسمیت بخشید. برای این کار نیاز است که مسئله را با خانواده مطرح نمایئد( ولي نه به اين صورت كه بگوئيد: عاشق دختری شده اید و تصمیم خود را پیش پیش قبل از شناخت کامل گرفته اید) ، به خانواده بگوئید که قصد ازدواج دارید. و دوست دارید از نظرات آنها استفاده کنید و انتظار دارید برای شناخت دختری که او در نظر گرفته است به شما کمک کنند.
2 – اگر فکر می کنید که تا چند سال آینده امکان ازدواج را ندارید، نمی توانید انتظار داشته باشید که آن دختر را در آب پیاز بخوابانید تا چند سال دیگر او منتظر بماندو تازه پس از چند سال نوبت به خانواده و شناخت بیشتر برسد و معلوم نشود در آن زمان به درد هم می خورید یا نه؟!
در اين صورت اگر او بخواهد صبر هم کند نیاز است این مسئله رسمی شود و خانواده ها در جریان قرار بگیرند و مراحل شناخت تکمیل شود و یک تعهد بین خانواده مبنی بر ارتباط شما بر قرار شود.
سوم: شما به مسائلی اشاره کردید که ممکن است برای ازدواج شما مشکل ایجاد کند، پس لازم است که از هم اکنون از طریق خودتون و خانواده اتان تکلیف آن را روشن کنید.
چهارم: پس از اينكه مراحل بالا را دقيقا انجام داديد؛ بسته به شرايط فرهنگي كه در آن هستيد، شما مي توانيد با واسطه ساير همكلاسها، خانواده اتان يا مستقيما مسئله را با او در ميان بگذاريد.
نگران نباشيد :
چون اگر او واقعا منطقي باشد و شما هم طبق مراحل منطقي كه برايتان نوشته ام عمل كنيد، راه براي ادامه كار باز مي شود.
ولي اگر منطقي نباشد، يا مثل شما فكر نكند و احساسي مانند شما را نداشته باشد ، بهانه لازم را جهت رد كردن شما خواهد يافت.
در اين صورت شما مي توانيد خود را ارزيابي كنيد.
- اگر فقط از روي هيجانات و احساسات تصميم گرفته بوديد كه دنيا براتون به آخر رسيده و ديگر در ميان ميلياردها دختر باقيمانده روي كره زمين هيچكس را مناسب خود نمي دانيد.
- ولي اگر از روي منطق تصميم گرفته باشيد، خدا را شكر مي كنيد كه اين اختلاف عميق احساسي و فكري شما قبل از ازدواج و در اولين گام، خودش را نشان داده و شما را از يك ازدواج نامتناسب نجات داده است.