مراجع محترم جواب شما به طور دقيق و مبسوط در 2 سئوال قبلي داده شده است. لطفا مجددا و با دقت هر چه بيشتر بند بند آنها را مطالعه كن. اگر هم كه مي خواهي تحت احساسات و هيجان انفجاري خود عمل كني ، مختاري و آزاد هستيد. انسانها حق انتخاب دارند و مي توانند هر انتخابي را انجام دهند. معتادها هم دست به انتخاب مي زنند و به لذتهايي كه مي خواهند مي رسند، اما مسئوليت عملشان هم گريبانگير خودشان مي شود.
نكته مهم: اگر به هر حال رابطه خود را با توضيحي كه داده اي ادامه دادي و مشكلاتت بيشتر و رنجت افزونتر شد و درگيري عاطفي تخريبت كرد، لطفا با سايت همدردي مطرح نكنيد، و فرصت را به كساني بدهيد كه خواهان حل مشكل خود هستند و خود نيز براي تغيير رفتار خود دست به تلاش مي زنند .
از قديم گفته اند خود كرده را تدبير نيست.
همچنين گفته اند :
چندين چراغ دارد و بي راه مي رود
بگذار بيفتد و ببيند ثمر خويش
پاسخ کد 24 : (9/3/1386)
مراجع عزیز
يكم: ازدواج مانند هر فعالیت دیگر به 2 شرط عمده نیاز دارد.
اول محتوا ، یعنی شرایط مناسب
دوم پیدا کردن فردی مناسب با محتوا و شرایط خود.
این نکته بسیار مهم است که اغلب افراد فقط دنبال شرط دوم هستند یعنی ، پیدا کردن فردی ایده آل .
شما باید انرژی خود را ابتدا روی غنی سازی خود بگذارید.( بند اول) مثلا
1 – ارتقاء سطح دانش خود
2 – ارتقاء مهارتهای زندگی
3 – ارتقاء مهارتهای عاطفی و احساسی
4 – پرورش و رشد فعالیتهای متفاوت خود
5 – انرژی گذاشتن روی معنای زندگی شخصی و پرورش و رشد شخصیت خود
6 – کاهش اضطراب، تنهایی، سستی، پرخاشگری ، زودرنجی و ناامیدی( در صورتیکه اینها در شما هست)
سپس باید زمینه بند دوم را فراهم آورید یعنی یافتن فردی متناسب با خود مثلا:
1 – اگر فرد درونگرایی هستید و در خانه نشسته اید، دسترسی خود را به افراد مناسب کاهش می دهید ، لازم است که تعامل خود را با اجتماع افزایش دهید، مثلا
- صله رحم ، رفت و آمد به خانه فامیل، دوستان، همسایگان
- عضو انجمن ها ، گروهها و ... شدن
- ثبت نام در کلاسهای مورد علاقه ، باشگاه ، ...
- انجام فعالیت های ورزشی، استخر و ...
- رفتن به مراسم های دوستان، فامیل و .... مثل عزا، عروسی، مهمانی، جشن تولد و ...
2 – گسترش مهارتهای ارتباطی مثلا
مهارتهای همدلی
مهارتهای گوش دادن
مهارتهای هم حسی
پذیرش غیر مشروط
و انجام مساعدتهای اجتماعی
- اگر شما حال سلام و علیک با دوستان و فامیل نداری و سرگرمی های خودت را مثل موسیقی ، کامپیوتر، کتاب و ... منحصر به اتاق خوابت کرده ای، نمی توانی فرد مناسب خود را پیدا کنی.
نکته مهم اینست که نیاز نیست شما مستقیما فرد مناسب خود را بیابید، وقتی ارتباطات گسترده ای که توضیح دادم فراهم کردی و دارای آن محتوای غنی که در بند 1 قید شد، می باشید، زودتر می توانید در معرض فرد مورد مناسب خود قرار بگیرید.
3 – ازدواج به عنوان قسمتی از راه و سفر ماست نه به عنوان مقصد زندگی، لذا شما نباید مستقیما ازدواج را هدف بگیرید تا ارزش آن بیشتر از آنچه هست به نظر برسد. قبلا دختران را بی ارزش می شمردند و برای اینکه با ارزش شود باید زودتر نام آقایی در صفحه شناسنامه او قید شود، لذا گاهی دختر 8 یا 9 ساله را شوهر می دادند. یعنی ازدواج کردن مهمتر از این بود که با چه کسی ازدواج کند. توصیه می کنم. شما برای پرورش شخصیت خود بند 1 و 2 را مورد توجه قرار دهید، و در اين مسير ارزش خودتون به خودتون وابسته است و اگر كسي مناسب را يافتيد مي توانيد با او ازدواج كنيد.
4 – به هر حال ازدواج همه مثل ساير كارها بايد به صورت فعال و اكتيو پيگيري شود. اگر شما انتظار داشته باشيد به صورت منفعل روي تخت خود دراز بكشيد، و منتظر باشيد خواستگاري با علم غيب از وجود شما آگاه شود و در بزند و شما را بيابد، در اشتباه هستيد. شما بايد توصيه هاي بالا را در جهت پيگيري فعال در خصوص ازدواجتان در دستور كار خود قرار دهيد.
5 – در مورد ارتباطتون با آقايون كه رعايت مي كنيد ، اين نقطه مثبت شماست و كمك مي كند كه فردي مناسب شما را انتخاب كند. اگر طالب زندگي موفقي هستيم بايد فرايند منطقي و دقيقي را طي كنيم و تصور نكنيم به راحتي و رايگان خود را در دسترس هر كسي كه ادعاي عشق و محبت مي كند، به زندگي ايده آل خود خواهيم رسيد. راه مناسب همان است كه در سطور بالا توضيح دادم.
پاسخ كد 850850 : (بخش دوم) (9/3/1386):
مراجع محترم پاسخ شما در تاريخ 12/2/1386 با همين كد در سايت همدردي قرار گرفته است، لطفا كد خود را جستجو كرده و مطالعه فرمائيد. در ضمن به جاي اينكه به خود فشار بياوريد تا او را فراموش كنيد. فهرستي طولاني و گسترده اي از همه علاقمنديها و فعاليتهاي مطلوب خود تهيه كنيد: مانند مطالعه، سينما، پارك، ميهماني، ورزش، استخر، بازديد دوستان، شغل، سرزدن به فاميل و ....، و با پرداختن به آنها انرژي خود را كمتر روي اين موضوع متمركز كنيد.
پاسخ کد 7 : (9/3/1386)
مراجع محترم، با توجه به اصل رازداری در مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج، همچنین به لحاظ اهمیت موضوع خصوصی که ارسال نموده بودید، پاسخ شما از طریق ایمیل ارسال شد.
پاسخ کد 20 : (9/3/1386)
دوست عزيز؛ سئوالتون بسيار ناقص است، آيا شما قصد ازدواج با او را داريد؟ شرايط و معيارهاي هر کدام شما چيست؟ تاثير خانواده هايتان بر روي هر کدام از شما چگونه است؟ ميزان تناسب فرهنگي و ساير اعتقادات و ... به چه ترتيب است. چه مدت با هم آشنا هستيد و چگونه ؟ نظر او در مورد رابطه اتان چگونه است؟ و ...
پاسخ 136 : (9/3/1386)
1 - دوست عزيز، اگر انساني توانايي کنترل و تصميم گيري را از خود سلب کند، يعني حق انتخاب را براي خود به رسميت نشناسد و مسئوليت کار خودش را قبول نکند، خود خدا هم برايش کاري نمي تواند بکند چه برسد به مشاور، خدا سرنوشت هيچ کس را تغيير نمي دهد مگر اينکه خودش تغييري ايجاد کند. مهمترين موضوعي که بايد به آن توجه نمائيد اينست که همانطور که مي توان شتر را بالاي پشت بام برد، به مراتب آسانتر است که شتر را پائين آورد.
2 – انسان وقتي که صرفا طبق تمايلات وخواسته هايش عمل مي کند و از روي احساس و بدون جوانب مسئله اي لذت را هدف قرار مي دهد، به مرور عواقب آن گريبانگيرش مي شود. و تنها راهش اينست که بتوانيد با هوش هيجاني احساس خود را شناخته ، کنترل و اداره نمائيد.
3 – شما بايد در يک روند منطقي ، منظم و به تدريج عرض چندماه ارتباط خود را با نامبرده به صفر برسانيد. و اگر نمي خواهيد چنين کاري بکنيد يا تصور مي کنيد در توانتان نيست، به لحاظ حاد شدن مشکلتون نياز است که حضوري به يک مشاور خانواده مراجعه نمايئد و تحت نظر ايشون تکاليف ريز و دقيقي که به شما مي دهد ، انجام دهيد.
4 – خود را خيلي ضعيف فرض نکنيد. شما که مي توانيد فرايندي تخريب زا را شروع کنيد، مطمئن باشيد که هر وقت اراده کنيد، مي توانيد مسائل خود را بازسازي کنيد. و البته هميشه بازسازي هزينه دارد. اما نا اميد نبايد باشيد. هزينه آنهم مقداري تنش و مشکلاتي هست که بايد تحمل کنيد، به جاي اينکه انکار کنيد، يا فرار کنيد يا تحت تاثير آن صرفا به اقدامات هيجاني دست بزنيد. شما نياز به عملکرد دقيق داريد. لذا شک نکنيد که بايد به مرور در رفتارتان نسبت به ايشون تجديد نظر کنيد و ارتباط خود را قطع کنيد. ( نه فقط ارتباط فيزيکي ، بلکه ارتباط فکري و احساسي و ذهني خود را) براي اينکار زمانهاي بيشتري را به خانواده اختصاص دهيد. برنامه منظمي براي تفريح، مهماني، سينما، پارک، مطالعه ، دوستان ، ورزش و ....، قرار دهيد. تا کم کم بتوانيد نسبت به مشکلتون ، تمرکز زدايي کنيد و مسائل مهم ديگري را نيز در ميدان ديد خود قرار دهيد. اگر زياد به خودتون و اين مسئله توجه نشان دهيد ، روز بروز بزرگتر مي شود.
5 – مشاور معجزه نمي کند، و به جاي شما هم نمي تواند مشکلتون را حل کند، انتظار خود را از مشاور قطع کرده و متوجه خود کنيد. اين شما هستيد صبح که از خواب بر مي خيزد تصميم ميگيريد آن روز چگونه رفتار کنيد، چگونه احساس کنيد و چگونه فکر کنيد. و مشاور فقط سعي مي کند با تابانيدن نور ، به شما بگويد کدامين رفتار، احساس و افکارتان بايد تغيير کند، و اکنون نوبت شماست که بسم الله را بگوئيد.
پاسخ کد 8381 و 166 : (9/3/1386)
يکم : دوست محترم، معمولا در هر شهرستاني شماره 148 متعلق به صداي مشاور است که مي تواند پاسخگوي همشهريان باشد. ولي اگر خواستار مشاوره تلفني از طريق سايت همدردي هستيد، فعلا زمان پاسخگويي محدود به شماره تلفن و اوقاتي هست که در سايت همدردي به آن اشاره شده است؛ جهت کسب اطلاعات لطفا روي منوي « درباره ما» در بالاي صفحه سايت کليک فرمائيد يا اينجا را کليک فرمائيد
دوم: دوست عزيز بيشتر از جواب سئوالتون اين مهم است که چرا چنين سئوالي داريد. لزوم تنفر و فراموشي و چرايي آن مهم است. لطفا در صورت تمايل با جزئيات و مثال به توضيح آن بپردازيد تا جواب مورد نظرتون دقيق تر باشد.
پاسخ کد 358: ( 9/3/1386)
1 - مراجع محترم، براي اينکه بتوانيم از زندگي لذت ببريم نياز است، براي آن مقداري هزينه کنيم. منظورم از هزينه يادگرفتن مهارتهاي زندگي و مهارتهاي ارتباطي است. اين مهارتها مربوط به هر دو شما مي شود، اما اگر استارت آن توسط يکي از زوجين زده شود، به مرور انعکاس آن در فرد مقابل هم مشاهده مي شود. هم اکنون مي توانيد اينجا را کليک فرمائيد و مقاله مهارتهاي زندگي بخش اول را مطالعه فرمائيد، و بتدريج نيز مطالب بيشتري با موضوع مهارتهاي ارتباطي و مهارتهاي زندگي در سايت همدردي قرار مي گيرد.
نکته مهم اينست که همانطور که اشاره بايد مهارت خود را بالا ببريد ودانستن و آگاهي صرف در مورد ارتباطات مشکلي را حل نمي کند. منظور از مهارت اينست که بايد آموخته هاي خود را مرتب به کار گيريد و خطاهاي احتمالي در روابط خود را بپذيريد و اصلاح کنيد.
جالب اينجاست که چنين افرادي در درون خودشون را بيشتر از ديگران مورد انتقاد قرار مي دهندو همين حالت را به طور خفيف تر نسبت به ديگران دارند. و جالبتر اينست که خيلي راحت ميتوان ارتباط خوبي را با چنين افرادي پي ريزي کرد. شاهراه اين کار اينست که شما آنها را مورد پذيرش و تائيد قرار داده ومرتب به خاطر قسمتهايي از رفتارشان که مثبت است مورد احترام و تعريف قرار دهيد. تا بدين وسيله اعتماد به نفس آنها را ارتقاء دهيد و هنگام انتقادهايش نيز، بدون مکانيسم دفاعي با او هم حسي کنيد. به هيچ وجه شروع به دليل آوردن و بحث کردن و جواب دادن نشويد. سکوت و قهر و بي تفاوتي هم نداشته باشيد. و بگوئيد که او را درک مي کند. و چقدر خوبه که اگر کم کم بتوانيد کمتر هم ديگر را ناراحت کنيد.
يعني حس او را تائيد کنيد( نه کارش را) ، به او بگوئيد که مي فهميد که او ناراحت شده است.
سوم: به هر حال مهارتها کارهاي زمان بر و دقيقي هستند، و اگر نمي توانيد خودتون به تنهايي آنها را دقيقا به کار بگيريد يا از آنها نتيجه بگيرد، پيشنهاد مي شود که به اتفاق همسرتان يا حداقل به تنهايي به يک مشاور خانواده مراجعه فرمائيد.