مراجع محترم؛ مشکل شما در اين است که به دنبال پاسخ به چنين سئوالي هستي! مهمتر از جواب سئوال شما اينست که چرا چنين سئوالي براي شما پيش آمده است. يعني چرا فکر مي کني بايد روابط عاطفي خود را با مردها حفظ يا گسترش دهيد. شما مرز احساس و عقل خود را گم کرده ايد!
به عبارت ديگر صحيح اينست که شما دلبسته به کسي که هنوز براي شما نيست ، نشويد. همينطور لازم نيست قبل از اينکه خواستگار خود را کاملا بشناسيد و با او ازدواج کنيد، رابطه عميق احساسي برقرار کنيد و ارتباط عاطفي خود را گسترش دهيد، چون در صورت فراهم نشدن ازدواج ، مشکلات شما شروع مي شود، همچنين براي ازدواج هم مشکل به هم مي زنيد، فراهم کردن دام احساس در پيش روي فرايند خواستگاري و ازدواج ، منجر به تصميم گيريهاي غلط مي شود. لذا لازم است موضوع احساس و عاطفه خود را حفظ کنيد براي بعد از ازدواج.
دوم: تمرکز بر روي مردها و روابط با آنها، خودش منجر به خدشه به چنين روابطي مي شود. اين بديهي است که در محيط کاري و ....، شما بايد نقش خود را با عنوان شغلي که داريد حفظ کنيد، و اگر شرايط به نوع ديگر پيش رفت، لازم است که آن فرد به صورت رسمي مسئله را با شما و خانواده هايتان در ميان بگذارد و کم کم مراحل خواستگاري ، شناسايي و ازدواج فراهم شود.
سوم: در مورد مرزهاي صميميت نبايد انتظار داشته باشيد مانند صفر و يک در کامپيوتر باشد و مرز آن مشخص باشد. اينها بيشتر بر اساس فرهنگ و هنجارها و عرف محيطي هست که شما در آن قرار گرفته ايد. ولي به طور کلي در فرهنگ ايراني، دختران محجوب، که عاطفه هاي خود را قبل از ازدواج بروز نمي دهند. و از رابطه با پسران حذر مي کنند، مورد تحسين و مقبوليت آقايان بيشتر قرار مي گيرند. بديهي است که بعد از ازدواج نيز تمام عاطفه و هيجان و عشق خود را نيز به همسر خود بروز مي دهند و کانون خانواده را گرم مي کنند. ( البته اين امر نسبي است، و شايد مردي خواهان ارتباط گرم ، صميمي و حتي جنسي قبل از ازدواج باشد، ولي اين نکته را فراموش نکنيد در کشورما آن کس که از چنين رابطه اي ضرر مي کند اکثر اوقات دخترها هستند.)
پاسخ کد 790110896 : (14/3/1386)
مراجع محترم،
يکم: شما بايد هر دو کم کم زمينه مناسب را در خانواده خود ايجاد کنيد و شما نيز با اعتماد به نفس و مسئوليت پذيري بيشتري مسئله خواستگاري و ازدواج را مطرح کنيد. لازم نيست در مورد اين مشکل خاص، به خانواده هايتان صحبت کنيد. ولي انرژي خود را روي مسئله ازدواج بگذاريد و نظر خانواده ها را جلب کنيد. به خاطر شرايط خاص شما، مسائل ادامه تحصيل و ... که شما داريد از اهميت کمتري برخوردارست، چون فعلا با شرايطي که براي خودتان ساخته ايد، احساس گناه، تنش و اضطراب و نآآرامي دروني انرژي شما را براي هر کار ديگر مي خورد، پس ابتدا بايد خود را بازسازي کنيد و اضطرابهاي خود را کاهش دهيد تا نوبت به کارهاي ديگر برسيد. و اين ممکن نسيت مگر خواستگاري و عقد. البته مي توانيد دوران عقد را تا فراهم آمدن زمينه بهتر براي شما طولاني کنيد.
دوم: در صورتيکه خانواده ها مشکلي ايجاد کردند، ابتدا بايد شما خانواده اتان را از مسئله آگاه سازيد، و آنها را ملزم به قبول کردن خواستگاري کنيد. اما اگر همه شرايط از طرف شما درست بود و باز هم خانواده دختر قبول نکردند. شما ناگزير هستيد که تمام سعي خود را در رضايت آنها فراهم کنيد. و در نهايت اگر هيچ راهي نتيجه نداد، موضوع بايد براي آنها هم روشن شود.
نکته مهم : البته قبل از اينکه مرحله آخر را انجام دهيد، لازم است حتما حضوري با يک مشاور خانواده صحبت کنيد، تا شما را در چگونگي انجام آن راهنمايي کند.
پاسخ كد 7400_مهتاب : (27/3/1386)
مراجع گرامي، دختر و پسر پس از ازدواج تشكيل خانواده مي دهند و بايد به عنوان يك خانواده و يك كانون جديد كاملا مستقل باشند و به عنوان يك تيم و يك گروه همگن به مسائل خود نگاه كنند. شما بايد در كنار همسرت باشي و در مسائلي كه پيش مي آيد خانواده خود را توجيه كنيد. اين شما هستيد كه بايد شكاف فرهنگي موجود را پر كنيد. لذا بايد اين مطلب را به همسرت آنقدر بگويي تا باور كند كه تو در كنارش هستي. سعي نكن كارهاي خانواده ات را براي همسرت توجيه كني، تا او احساس كند تو وكيل مدافع آنها هستي و بدين وسيله بيشتر به شما اعتراض كند. خواسته هاي به حق همسرت را بايد تا حدممكن بر طرف كني و با خانواده رك تر و صريح تر صحبت كني. از طرف ديگر بي انگيزگي از آنجا ايجاد مي شود كه بعضي تمايلات و خواسته ها و ارزشهاي ما مورد توجه قرار نمي گيرد يا فشارهاي دروني و بيروني مانع لذت از داشته هايمان مي شود. لذا اين مسائل را صميمانه با همسرت در ميان بگذار بعضي وقتها يك مسافرت دو نفره ، پارك ، سينما، ميهماني، يا .... مي تواند شروع خوبي باشد. ابراز احساسات و نشان دادن مهرت نسبت به او نيز از طرق مختلف از جمله دادن هديه ، نوشتن نامه، يا ... بسيار كمك كننده است. متاسفانه از علائق، نقاط ضعف و قوت خود و همسرت چيزي ننوشته اي و چون از طريق فرم « پرسش مراجعان، پاسخ مشاوران » اقدام نكرده ايد ساير مشخصات خود را نيز نداده ايد ، لذا راهنمايي هاي صورت گرفته با همين اطلاعات محدود انجام شده است.
پاسخ كد 6900_علي :(27/3/1386)
دوست عزيز، در مورد اين نظر و اين حساسيت كه داريد كمي بيشتر دقت كنيد و در مورد خودتون بررسي كنيد. آيا شما اينگونه نيستيد. ( من به جواب اين سئوال نياز ندارم. اين را ميگويم كه يك تمرين عملي داشته باشيد . از فردا صبح دفتر يادداشتي در جيب خود داشته باش و هر بار كه خودتون اين كار را كرديد يادداشت نمائيد و شب بررسي كنيد،كه آيا حكمي كه در مورد او داده اي در مورد خودت قابل اجرا نيست.)
من پيشنهاد مي دهم كه شما به يك روانشناس باليني مراجعه نمائيد تا خودتون را از لحاظ سوء ظن و شخصيت پارانوئيدي بررسي نمائيد. و اگر نياز بود تحت درمان قرار بگيريد.
اما اگر چنين مسئله اي را در مورد خود منتفي مي دانيد، به اتفاق اين خانم به يك روانشناس باليني مراجعه كنيد تا وي از لحاظ اختلال شخصيت (مثلا اختلال شخصيت نمايشي) مورد ارزيابي قرار بگيرد.