مراجع گرامي، با توجه به اينكه هم اكنون شما قادر به صد انتخاب هستيد، محدوديتي در انتخاب رشته محل ها نداريد. بهتر است به جاي اينكه انرژي خود را روي ظرفيتها و ...، بگذاريد، اولويت خود را روي علاقمنديها و ترجيح هاي خود بگذاريد. در مورد محدودهاي انتخاب خود نيز حتما بايد حضوري به چنين مراكزي كه در انتخاب رشته كمك مي كنند، مراجعه فرمائيد. با توجه به رتبه خود مي توانيد بعد از انتخاب تعدادي كارشناسي هاي دلخواه خود در شهرهايي كه برايتان مقدور است ، در انتها كارداني هاي مورد علاقه و در صورت تمايل پيام نور را انتخاب كنيد.
توصيه مي كنم به يك مشاور تحصيلي مراجع كنيد ، تاحضورا با توجه به كارنامه شما به صورت دقيق راهنمايتون كند.
پاسخ كد 001 _طاهره: (16/5/1386) – بخش دوم
مراجع محترم، ضمن تشكر از قلم صريح توام با احترامتون و با ستايش از خودشناسي و بينش مثال زدني شما در ذيل توجه شما را به چند مسئله جلب مي كنم.
يكم : پاسخ به سئوالات در اين بخش بيشتر جنبه راهنمايي اينترنتي دارد و جهت آشنايي اوليه مراجعان نسبت به مشكلات آنهاست. حداقل هدفم در اين سايت اين است كه افرادي كه مشكلات حاد و مزمن و گرفتاري هاي مختلفي در زندگي دارند و هيچ وقت به اين فكر نكرده اند كه مشورت دقيق با يك متخصص مي تواند راه جديدي را براي آنها بگشايد، نشان دهيم كه مسائل حل شدني است و البته نياز به مهارتها و آگاهي هايي دارد.
بديهي است سئوالات عميقي كه براي شما در مورد معناي زندگي و مسائل رشدي مطرح است، ( كه به زعم بنده انسان بودن يعني همين)، ريشه اي هستند اما بدان جهت از آن مي گذريم كه نمي تواند در چند خط و با محدود اطلاعاتي كه بنده از شما دارم به آنها جواب بدهم. همانطور كه خودتون هم تشخيص داده ايد ، مشاوره حضوري مي تواند بحث خودشناسانه و توام با خودشكوفايي خوبي را فراهم سازد.
دوم: همانطور كه در بخش « درباره ما» آورده ام محل استقرار ما شهر قم هست و با تلفن و آدرسي كه مي بينيد. لذا متاسفانه با توجه به بعد مسافت، تصور نمي كنم كه امكان حضور شما باشد،ليكن اگر طالب باشيد بنده مي توانم در تهران شما را با مشاوران مجربي كه بعضي آنها از استادان بنده در دانشگاه علامه طباطبايي بودند، مرتبط سازم.
سوم: در مورد مطالبي كه ارسال كرده بوديد، فقط همين را مختصرا اشاره مي كنم. كه شما در حوزه آگاهي و معرفت پيشرفت خوبي داشته ايد. و اين منجر به شناخت عالي نسبت به خودتون شده است. اما در حوزه مهارت با مشكل روبرو هستيد. تلاش اكنون شما هم اينست كه مي خواهيد ضعفهاي مهارتي را با افزايش خودآگاهي جبران كنيد.
در واقع شما بايد آگاهي هاي خود را عملياتي كنيد. و به كار بگيريد و به قول خودتون با تكرار و خطا و آزمون كم كم در آن زمينه نيز پيشرفت كنيد. مثلا نقش ازدواج در زندگي شما شايد قابل توجه باشد، شناسايي زمينه هاي ثمردهي خودتون و سرمايه گذاري روي آنها روش ديگري در اين زمينه است. تمايز و تفاوت قائل شدن بين آرامش و لذت مهم است. و شايد بيشتر جاها اينها عكس هم باشد. سرمايه گذاري روي كسب لذت معمولا به از دست رفتن آن و از دست رفتن آرامش منجر مي شود. در حاليكه رشد ما از طريق رنجها بهتر شدني است. لذا بايد رنجهايت را معنا دار كني و اين وقتي آسان مي شود كه هدفت بزرگ و در برگيرنده همه رنجهايت در زندگي باشد.
اگرچه خيلي دوست دارم كه اين بحث را عملياتي و گسترده كنم و به آن عمقي را كه دوست دار هستي ، ببخشم ولي زمان محدود و مراجعان زياد ، مرا مانع مي شوند.
پاسخ كد 7_سپيده:(16/5/1386) بخش دوم
مراجع محترم، ضمن تشكر به لحاظ اعتماد و مطرح كردن سئوالات جديدتر، نظر شما را به نكاتي جلب مي كنم.
يكم:به هيچ وجه اين چند خط راهنمايي اينترنتي يا مشاوره اينترنتي نمي تواند مسائل عميق شما را حل يا التيام بخشد، همانطور كه در پاسخ قبلي تاكيد كرده بودم، شما نياز به مشاوره حضوري با يك مشاور خانواده داريد.
دوم:باز هم تاكيد مي كنم شما شرايط ازدواج را در حال حاضر نه با اين آقا و نه با هيچكس ديگري را نداريد. اگر اينجا را كليك كنيد و مقاله « اگر چنين هستيد، صبر كنيد، ازدواج نكنيد» را مجددا و با دقت مطالعه نمائيد، متوجه موانع ازدواج خود مي شويد مثلا مشكل در حل مسئله، عدم كنترل احساسات و تحت تاثير افراطي هيجانات مختلف از عوامل سد كننده در ازدواج شماست.
سوم: از طرف ديگر با سابقه اي كه از اين آقا قيد كردي و حساسيت شخصيتي شما، اگر ازدواجي صورت بگيرد، پشيمان شده و شكست مجددي خواهي خورد و تصور خواهي كرد كه تاوان مشكلي كه در زندگي اول خود ايجاد كردي ، مي پردازي.
چهارم: البته تصور نكن تمام تقصيرات گردن شماست، با توضيحي كه داده اي،احتمال دارد كه خانواده و ....، نيز در ايجاد اين تنهايي و اين رنج سهيم باشند، اما هيچ وقت نبايد نقش انتخابگري و مسئوليت پذيري خود را انكار كني. مثلا همين الان، عليرغم فشارها ، تنهايي و غمها، شما مي توانيد بدون توجه به مشكلات اين رابطه، آن را ادامه دهي و شكستي نو را تدارك ببيني ، يا مي تواني انتخاب خود را عوض كني، و با مشورت و مشاوره با يك متخصص مشاوره به صورت حضوري ، روشهاي حل مسئله ، درمان افسردگي و تنهايي و ...، را كم كم اجرا كني و با چشمي باز و احساسي كنترل شده و با منطقي دقيق راه جديد خود را انتخاب نمائي.
پاسخ كد 2000 : (16/5/1386) _ بخش دوم
مراجع گرامي، همانطور كه در بخش نخست اشاره كردم، مشكلات شما نياز به مشاوره حضوري نيز دارد. بند آخر جوابي كه به شما دادم. لذا از نتيجه هاي زودگذر اين مشاوره اينترنتي زياد به هيجان نيا، چون بايد به رفتارت استمرار دهي.
اما در مورد كاركردنت بايد بگويم اين مسئله نيز يكي از شاخه هايي مسائل اساسي ديگر در زندگيتون هست. اگر جنگ قدرت در خانواده نباشد و تقسيم وظايف درست انجام شده باشد و در مورد مسائل مالي يكپارچه و هماهنگ باشيد،به زودي متوجه مي شويد كه ديگر كار شما مورد نزاع و درگيري نيست. ايشون سعي مي كند از قدرت خود استفاده كند(چون گمان مي كند بدون استفاده از اين قدرت، شما پذيراي او نيستيد) ، لذا توصيه مي كنم با زبان احساس و گرم با او باب گفتگوي دو طرفه اي را باز كن (فرامش نكن زبان احساس آن هم زنانه ، نه زبان منطق و دليل و ...). و به او بگو كه چقدر او و زندگي را دوست داري و به خاطرش تحمل زيادي داري. اما از او بخواه كه يك فرصت جديدي براي بازسازي زندگي در اختيار هر دو شما بگذارد. تا به او نشان دهي كه چقدر و او زندگي را دوست داري و برايش تلاش مي كني( جزئيات اين بند و روش آن توضيح بيشتري مي طلبد كه اميدوارم از طريق مشاوره حضوري با يك مشاور خانواده آن را كامل كني).
نكته مهم بعدي، اصلا چنين چيزي نيست كه بچه حلال مشكل زن و شوهر باشد، اگر اينگونه بود هيچ بچه طلاقي پيدا نمي شد. اگر زن و شوهر با مسائل و مشكلات محدود نتوانند با هم سازگار شوند چگونه با وجود فرزند ( كه خود وظايف و مسائل خاص خود را به وجود مي آورد) مي توانند زندگي خود را اصلاح كنند.
و آخر اينكه با سعي و تلاش و احساس گرمي كه نثار خانواده ات مي كني قادر به تغيير در روش و منش همسرت خواهي شد. زياد از زبان راهنمايي و نصيحت و انتقاد و طعنه و كنايه و ... استفاده نكن و به جاي آن از احساسات زنانه و مهرورزي عاشقانه كمك بگير. همچنين رفتارت بسيار تاثير گذراند. تاثير رفتار خود را بررسي كن،چگونه!؟ با پرسش از همسرت، كه در مورد رفتار هاي مختلف تو چه احساساتي پيدا مي كند و چگونه احساس او بهتر مي شود.
به هر حال مشاوره حضوري را پيگيري فرمائيد.
پاسخ كد 5555 :(61/5/1386)
دوست عزيز، ضمن تشكر از توضيح مبسوطي كه حول مسئله خود داديد، همه جانبه نگري و شناخت شما نسبت به مسئله ستودني و قابل تحسين است. اما در خصوص مسئله شما:
يكم: به نظر مي رسد كه شما فردي ايده ال نگر و كمال طلب باشيد. در جهان آفرينش ما نمي توانيم كمال و ايده آل كامل را در واقعيت كسب كنيم. ايده الها صرفا جهت را به ما نشان مي دهند. لذا بر فرض رد چنين موردي، مطمئن باشيد هر مورد ديگر نيز مسائل خاصي خواهند داشت كه نمره تام نخواهند گرفت.
دوم: به لحاظ نوع شخصيت خود، معيارهايي را در ذهن خود بافته ايد و آنها را حلال مشكل خود مي دانيد و سعي داريد در بيرون مسائل را درون اين قالبهاي ذهني حل كنيد. اشكالي ندارد، اما بايد بدانيد معيارهايتان آنقدر سخت گيرانه نباشد كه بعضي جزئيات موجب شود ، بعضي از كليات اساسي را از قلم بيندازيد.
چند خطاي شناختي مي تواند براي شما پيش بيايد.
اينكه قد يا وزن يا رنگ خاصي مي تواند جذابيتي را فراهم كند كه شما بعدا پشيمان نشويد. اين اشتباه هست. هميشه دست بالا دست هست. و اگر نتوانيد خود را همين جا كنترل كنيد، بعد از ازدواج يا احساس پشيماني خواهيد كرد ، يا براي ازدواجتون مشكلي پيش مي آيد.
خطاي ديگر اينست كه فكر مي كنيد يك فوران احساسي قوي، مي تواند الگوي كاملي براي انتخاب همسر باشد. من چند صد مراجع گواه حرفم هست. كه تمايل و احساسات انفجاري اگرچه در ابتدا مي تواند مفيد واقع شود، اما كافي نيست. چون در پس خود انتظارات افراطي و غيرواقع بينانه به وجود مي آورد. و با واقعيتات انسانها (كه خطاكار و داراي نقاط ضعف و قوتند) سازگاري ندارد.
خطاي ديگر اينكه فكر مي كنيد كه تمام بي نهايت متغيري كه در شكل دادن زندگي و ازدواج شما دخيل هستند، در اختيار شما مي باشند. شما مي بايست متغيرهاي اساسي و انكار ناپذير را به دقت بررسي كنيد و اينكه زمان را زيادي طول دهيد و يا همه ريز نكته ها را كه در ذهن داردي دنبال كنيد ، منجر به استهلاك توان و ذهن شما در دراز مدت مي گردد.
سوم: با مسائل مختلفي كه از اين خانم مطرح كرديد، به نظر مي رسد كه مناسب شماست و اگر باز هم به شك هاي وسواس گونه دچار شده ايد اولا از يك مشاور خانواده به صورت حضوري كمك بگير،چون او خارج از گود بهتر مي تواند به شما كمك كند. دوم اگر باز هم مردد هستيد، نياز است كه مشكلات تعارضي خود را هدف قرار دهيد.
چهارم در نهايت اين را فراموش نكن كه:
در واقع شما با يك شخصيت و يك نفر ازدواج نمي كنيد، بلكه با سه نفر ازدواج مي كنيد.
1 – شخصيتي كه تصور مي كنيد او آنگونه هست.
2 – شخصيتي كه او در نتيجه زندگي با شما پيدا مي كند.
3 – شخصيتي كه او هم اكنون داراست.
پاسخ كد 13579 : (16/5/1386)
يكم : مراجع محترم، متاسفانه شرح ناكافي و مبهمي از مشكل خود داده ايد، اينكه رابطه شما با پدر و مادرتون چگونه است، چند نفر هستيد، چه رشته اي درس مي خوانيد ، چه خواستگاراني داريد، چه مشخصاتي اين آقا داشتند، و چرا مسائل خود را با روانپزشك خود در ميان نگذاشته ايد.
دوم: فراموش نكنيد كه انسانها نيازهايي دارند كه بايد از طريق مناسب به آنها پاسخ گويند. به عنوان مثال شما وقتي تشنه هستيد، فقط به آب نياز داريد ، اما در دسترس نبودن آن يا مانع داشتن در برابر آن منجر به خيالبافي و رشد اين نياز مي شود. (مثلا روزه بودن افراد در تابستان كه تشنگي و خيالات مربوط به آن را افزايش مي دهد ،به هنگام افطار انواع شربت و نوشيدني سر سفره مي آورند) با اين توضحات مسئله احساسي شما نسبت به ازدواج است نه يك شخص خاص، اما اكنون در وجود او متبلور شده است.
سوم:براي نجات از تبعات اين مشكل بايد بدانيم كه هر چقدر ما حول و حوش يك هيجان و احساس مي گرديم و به آن فكر مي كنيم در واقع مثل اينست كه به يك بذر آب مي دهيم و آنقدر رشد مي كند كه ديگر توان كنترل و از بين بردن آن را نداريم. فلسفه خيالات ما مانند ايجاد بهمن است كه ابتدا يك ذره كوچك هست آنقدر حول خودش مي چرخانيم و بزرگ مي كنيم كه بنيان بر افكن مي شود. لذا نياز است كه شما اوقات خود را با فكر به اين موضوع پر نكني.
چهارم:براي فراهم شدن شرايط براي بند سوم، شما بايد علاقمنديهاي خود را گسترش دهيد، پارك، سينما، تفريحات، مسافرت ، مهماني، باشگاه ، درس خواندن ،مطالعه و ....، همچنين تنهايي هاي خود را با دوستان و خانواده پركنيد.
پنچم: اگر تصور مي كنيد كه احساساتي نيستيد و منطقي هستيد براي اين مسئله يك فرايند منطقي و يك روش عقلاني اتخاذ كنيد، مثلا با خانواده خود مطرح كنيد، و به آن آقا اطلاع دهيد و مسائل را از طريق عرفي و عقلاني پيگيري كنيد.
ششم: معمولا مسائل بسيار هيجاني و احساس نياز به يك متخصص خارج از گود دارد كه بتواند شما را حمايت و راهنمايي كند. پيشنهاد مي دهم به يك مشاور خانواده مراجعه كنيد تا خطاهاي شناختي و هيجاني شما را روشن سازد و مراحل حل مسئله را با توجه به اطلاعات دقيق و ريزي كه از شما اخذ مي كند ، براي شما آشكار سازد.
پاسخ كد 1363_ساناز :(16/5/1386)
مراجع محترم، ضمن تشكر از اعتماد و اطمينان شما به سايت همدردي و عنوان كردن مشكلتون، خوتهش مي كنم به موارد زير دقت كافي عنايت كنيد:
يكم: زن و شوهر بيشتر از اينكه تحت تاثير حرفهاي هم باشند تحت تاثير رفتار هم هستند. (در اين جا سعي ندارم تقصيرهاي شوهرتون را بگويم ، چون مراجع بنده ، شما هستيد). شما نياز است مهارتهاي ارتباطي خود را تقويت كنيد، براي اين كار ضرورت دارد كه چندين جلسه مشاوره حضوري با مشاور خانواده داشته باشيد.
دوم: عشق مانند بذري است كه در دستان ماست، اين نحوه برخورد ماست كه آن را حفظ مي كند و آنرا رشد مي دهد. يا به عكس آن را روز به روز نحيف تر مي كند و مي كشد، شما حتي اگر با فرد ديگري ازدواج كنيد، با مسائل و مشكلات مشابهي روبرو مي شويد به علاوه به همراه داشتن عذاب وجدان در زندگي قبلي، چون نحوه برخورد با بذر عشق در زندگي فعلي خود را كامل ياد نگرفته ايد.
از سرنخهايي كه در سئوالتون به چشم مي خورد، شما فردي بسيار احساس محور هستيد، و فاقد ديد همه جانبه نگر، مشكلاتي كه شما قيد كرديد كاملا صحيح است و البته بايد رفع نيز بشود و رفع شدني هم هست، ولي بر فرض اينكه همه اينها صحيح باشد، شوهر شما مثلا نمره 13 تا 17 مي گيره، و اين براي اخراج يك نفر از يك زندگي كافي نيست. در حاليكه نحوه برخورد شما با اين مشكل نمره منفي زيادتري دارد كه ممكن است زير 10 نيز باشيد، چرا كه او به برگ و شاخه ضربه مي زند و شما در تدارك ضربه به ريشه زندگي هستيد.(پس به راحتي متوجه مي شويد كه شما نيز در اين زندگي نقش منفي داريد. در مورد فردي كه اشاره كرديد، اگر از مسائل شما آگاه باشد نمره زير ده دارد ( خودتون بهتر متوجه مي شويد)، و اگر از وضع شما خبر نداشته باشد، پس عذاب وجدان اين مسئله را شما به تنهايي به دوش مي كشيد و اگر او متوجه شود اگر تركتون نكند، او نيز نمره زير ده مي گيرد.
پاسخ كد @3@ : (16/5/1386)
مراجع گرامي، ضمن تشكر از اعتماد شما و شرح خوبي كه از مشكل خود داديد توجه شما را به چند نكته جلب مي كنم:
يكم: به نظر مي رسد دختر زيرك و با دقتي هستيد، خيلي خوب مشكل خود را ارزيابي كرده ايد، اما نقطه ضعف شما سادگي شماست و اينكه شديدا تحت تاثير يك احساس خيالبافانه شدهايد.من از سئوال شما متوجه شدم كه حتي شما جواب مشكل را هم به خوبي مي دانيد، اما اين انفجار احساسي شما ، منجر به تعارض مي گردد و تفكر شما را به انحراف مي كشاند.
دوم:بدون يك ذره ترديد، همانطور كه خود فهميده ايد، او هيچ عشقي به شما و زندگي با شما ندارد، و صرفا در پي لذتهاي خودست، و احتمالا همين موضوع نيز منجر به طلاق او شده است.
سوم: شما همين لحظه بايد، او را براي هميشه از زندگي خود و حتي فكر خود بيرون كنيد. (من متاسفم كه جواب شما با تاخير روبرو شده و نتوانستم اين را زودتر به شما بگويم)، اما هم اكنون با اطمينان و قاطعيت از شما مي خواهم به آنچه كه فهميده اي دقيقا عمل كن، و نگذار كه شكست شديدتري را در زندگي براي خود ايجاد كني.
چهارم: اين آقا متوجه سادگي و تاثير پذيري شديد شما شده است، تجارب قبلي اش به او مي گويد كه هر وقت به او جواب منفي داده ايد يا بحث كرده ايد يا مقاومت كرده ايد ، در انتها او با اصرار و با سفسطه بازي و دلايل خاص خودش ، نظر شما را عوض كرده است تا به خواسته هاي خودش برسد. (البته شما هم بعد از آن ، از اينكه فريب او را خورده ايد پشيمان شده ايد ، اما نخواسته ايد از اين تجارب منفي خود درس بگيريد.
لذا به احتمال قوي، پس از اينكه مجددا او را رد كنيد، او با شما تماس خواهد گرفت و با لطايف الحيل سعي در عوض كردن نظر شما مي كند. كه اگر خودتون بخواهيد كه در چاه بيفتيد،هيچكس حتي مشاور نمي تواند به شما كمكي كند. به هر حال شما خودتون مسئول زندگي و كنترل آن هستيد و من به عنوان مشاور در صدها فرسنگ دورتر از شما جز ،نشان دادن نقاط قوت و ضعف شما و راهنمايي به روش صحيح ، هيچ كاري نمي توانم بكنم و صرفا اين شما هستيد كه مي بايد دست به انتخاب بزنيد و همانطور كه او را وارد زندگي خود كرده ايد ، قاطعانه او را از زندگي خود بيرون كنيد.(هشدار مي دهم كه اگر چنين نكنيد بايد منتظر عواقب بدتر از اين هم باشيد).
شما زمينه هاي ارتباط با او را بايد حذف كنيد،مثل محيط كار ،عوض كردن شماره تلفن، عدم پاسخگويي،عدم حضور در محل هاي ملاقات، (حتي در جريان قرار دادن خانواده اگر ارتباط صميمي با آنها داريد)
پنجم: نكته مهمي هم در خود شما وجود دارد كه منجر به آسيب پذيري شما مي شود، احتمالا سوابق شما ، تربيت شما و مسائلي كه در زندگي شما پيش آمده است، شديد بوده است و شما را ناخودآگاه به طرف رفتار پرخطر سوق مي دهد. آگاه باش كه بعضي وقتها رفتار پرخطر جديد آنقدر شديد است كه بعدا به خاطر اين رفتار جديد بيشتر پشيمان مي شويد. شما اگر مشكلات و رنجهايي در زندگي داريد نياز است كه حضور به مشاور خانواده مراجعه كنيد و آنها را ارزيابي و حل كنيد اين مسئله دو كمك به شما مي كند اول اينكه به خاطر حل مشكلت به اين راحتي به چنين مسائلي دچار نمي شوي، دوم اينكه وقتي چنين مشكلي داري روش حل آن را قدم به قدم و با جزئيات مي آموزي (كه البته در مشاوره و راهنمايي اينترنتي در چند خط نمي شود به عمق مسائل رفت.)
ششم :مقالاتي در سايت همدردي هست كه بسيار مي تواند به شما كمك كند، شما مي توانيد روي مقالات روانشناسي و مشاوره زير كليك كرده و مطالعه فرمائيد.