دوم: ادامه مطالب به لحاظ اصل رازداري در مشاوره از طريق ايميل ارسال گرديد.
پاسخ كد 1985 :(31/5/1386) – بخش چهارم
مراجع عزيز، اينگونه تعارض ها به خاطر اينست كه وقتي شما بين يك دو راهي قرار مي گيري، در ذهنت انتظار داري راهي را پيدا كني كه تمام سود باشد و در برابر آن راه ديگر تمام زيان. لذا وقتي حساب مي كني و مي بيني در هر كداميك از راهها سودي و زياني خاص خودش وجود دارد، همانجا متوقف مي شوي. براي رهايي از اجتناب بايد به كمك شيوه حل مسئله و بررسي سود و زيانهاي هر راه، در نهايت سريع آن راههاي كه سودش بر ضررش مي چربد، انتخاب كني.
همچنين هر انتخابي كه ما مي كنيم هزينه هاي خود را دارد لطفا در بخش «آرامش انسان» سايت همدردي مقالات مربوط به آرامش، انتخاب ، هزينه و گريز از انتخاب و ... را مطالعه فرمائيد.
پاسخ كد 71_ مريم: (31/5/1386)
مراجع گرامي، با تشكر از حسن اعتماد شما به سايت همدردي به استحضار ميرساند هر دو سئوال شما دريافت شده و در نوبت پاسخ قرار گرفته بود.اما در مورد سئوال شما به نكات زير توجه كنيد.
يكم: اميدوارم مقاله ازدواج اينترنتي را به دقت خوانده باشيد. تمام اين مقاله مي خواهد شما را به اين مسئله برساند كه آيا فرد مقابل اهل زندگي با شماست يا به عنوان يك سرگرمي با شما ارتباط برقرار كرده است.
اما شما از اين نظر شانس آورده ايد كه با كمترين انرژي به اين اطلاعات دست يافته ايد.
دوم: فردي كه 42 سال با اين روش و تنوع زندگي كرده است، در بعد از اين همه همين گونه خواهد بود. فكر تغيير يك فكر عبثي قبل از ازدواج و در چنين مواردي است.
سوم: دهها مراجع خانم برخورد كرده ام كه با اشك و غم بسيار در جلسات مشاوره مي گويند اي كاش قبل از ازدواج متوجه لاابالي گري و هوسبازي شوهرمون مي شديم. و اكنون تو از اين نظر جزء خانمهاي خوشبخت محسوب مي شوي.كه قبل از ازداوج به چنين بينشي دست يافته اي.
چهارم: من در اين جا مجبورم خلاصه بگذرم ، ولي باز هم تاكيد مي كنم كه هرگز اسير احساسي نشو، كه چنين آفتاب روشني را نمي بيند، و در خيال خود براي خود بهشتي ترسيم مي كند.
پنجم: كلا روش اينترنتي از نظر بنده قابل تجويز نيست. بسيار پرخطر است، گاهي وقتها پس از اينكه زندگي و آرامش رواني خود را از دست دادي متوجه فريبي كه خورده اي مي شوي.
ششم: ما نمي خواهيم براي سرمه كردن به چشم خود ، خود را كور كنيم. پس بايد براي رسيدن به هر هدفي و فراهم شدن يك زندگي ، با شناخت و با برنامه ريزي و از راهش وارد شويم.
خلاصه: به هيچ وجه نه به اين رابطه خاتمه يافته فكر كن، و نه رابطه خطرناك ديگري را از اين دست جايگزين آن كن. بگذر كمي احساس و ذهنت هوا بخورند.
پاسخ كد 7 : (31/5/1386)
مراجع گرامي چندين صفحه مطلب فينگليسي شما را مطالعه كردم متاسفانه خطوط آخر آن كه اصل سئوال شما در آن قرار داشت اصلاح نشده بود، لطفا در يك خط فقط اصل سئوال را ارسال كنيد،تا با توجه به توضيحاتي كه داده ايد جواب آن را در همين قسمت مطالعه فرمائيد.
با تشکر از ارسال سئوالتون در ذیل توجه شما را به نکاتی جلب می کنم:
يکم: نحوه تصميم گيري شما همانطور که خود هم تلويحا تاکيد کرده اي، بسيار احساسي هست. اگر مي خواهي وضعيت کنوني و آينده خود را بهتر بفهمي، لازم است که يک آناليز گذرا نسبت به تصميمات گذشته خود داشته باشي. حتما مقاله« تاثير هوش هيجاني بر موفقيت» را در بخش آرامش انسان مطالعه کن.
دوم: آفت احساس محوري موجب شده است که مرکز کنترل و انتخاب تفکر شما که بسيار هم قوي است، فاقد توانايي حل مسئله گردد. به مانند رايانه بسيار قوي که توسط يک ويروس چند خطي ناکارآمد شده است. شما هيچ راهي نداريد که قبل از هر چيز مرز منطق و احساس خود را برجسته کنيد. احساس بسيار خوب و تفاوت انسان و آدمي را موجب مي شود، اما هر چيزي بايد در جايگاه خودش، اگر عاشق مي شويم عاليست، اما بايد بدانيم که ما عاشق خيال و تصورات ذهني خود در مورد فردي شده ايم، يا عاشق واقعيت و خودواقعي آن فرد.
سوم: شما سابقه عدم توجه به ديدگاههاي منطقي ديگران و مشورت آنها را قيد کردي، اين سئوال را از خودت بپرس که هم اکنون چقدر تغيير کرده اي؟ آيا اگر احساست تو را به اينجا کشانده است، هم اکنون اين احساس کنترل شده؟ يا هم اکنون هم ، همان احساس تو را تحت فشار قرار داده است. مي خواهم بگويم هنوز هم توجه افراطي به بخش احساسي وجودت و تسليم شدن به آن، و منزوي کردن منطقت منجر به آزار و رنجت مي شود.
چهارم: شما در پيامي که روي سايت قرار دادي، گفته اي روت نمي شه پيش مشاور بري، اگر چنين مستاصل هستي. اگر چنين تصميم گيري براي شما مهم است، چرا نبايدبه يک متخصص در محل سکونت خود مراجعه کني. ( منظورم اين است اين ديد صرفا احساسي در همه جزئيات و کليات زندگيت ريشه دوانيده است).
پنجم: البته خيلي برام روشن نبود که مسئله ايتاليا و قفل کردن روي آن، و ضرورت آن و شرايط شما به چه نحو است. چي شده که چنين انتخابي را کرده ايد. و چرا فکر مي کنيد خوشبختي شما فقط و فقط يک راه دارد که آن هم ازدواج با اين آقا است و آن هم مسافرت به ايتاليا و ... ( البته به علت عدم اطلاعات کافي در اين زمينه از زندگيتون از ورود به آن مي پرهيزم، اما اين از اهميت آن کم نمي کند. چه بسا نحوه تصميم گيري شما در اين زمينه هم يکي از ريشه هاي مشکلتون باشه)
ششم: ازدواج از يک رابطه دوستي و رمانتيک و احساس بالاتر است. ازدواج مسئله احساس را در درون خود دارد، اما ازدواج فقط حاوي همين احساس نيست. بسيار معيارهايي است که براي زندگي و ازدواج لازم است، اما شايد اين معيارها براي يک رابطه مبتني بر حس رمانيتک و شاعرانه، به نظر برسد که ضرورتي ندارد. يکي از تعارض هاي شما همين است که ارتباطتان با اين آقا بر اساس احساس و يک رابطه معمولي شکل گرفته و ادامه دارد و شخصيت اين آقا هم در اين ربطه روشن شده است. اما شما وقتي به ديد يک همسر، و ازدواج به ايشون نگاه مي کنيد، تمام وجودت مي لرزد. چون کم کم متوجه مي شوي، زندگي و ازدواج يک شوخي گذراي عاطفي نيست که بتواني از کنار آن سريع بگذري، لذا در بستر زمان دچار تعارض و درگيري مي شوي. به نظر من اين آقا و شما هم اکنون شرايط ازدواج را نداريد، بسياري از معيارهاي ازدواج کسب کردني هست. اگر نگاهي به مقالات بخش مشاوره ازدواج سايت همدردي بيندازيد، مخصوصا مقالات« اگر چنين هستيد، صبر کنيد ازدواج نکنيد» و مقاله تفاوت عشق و هوس و مقالات معيارهاي ازدواج و ...، به راحتي متوجه مي شويد که تا کنون از چه مسائل اساسي صرفنظر کرده ايد؟و هم اکنون هم اگر صرفنظر کنيد با مشکلات فزاينده اي روبرو خواهيد شد.
اما راه حل هاي مشخصي که مي توانم به عنوان مشاور جهت راهنمايي شما ارائه دهم:
1 - به خاطر فشار احساسي که در آن به سر مي بريد، از هر گونه تصميم گيري در اين بحران روحي پرهيز کن، خواه مسافرت به ايتاليا باشد، خواه ازدواج با اين آقا باشد ، خواه درگير شدن با خواهرش يا ....
2 – کاغذي بردار و تصميماتي که در گذشته و تحت احساسات مختلف نوشته اي روي آن يادداشت کن( چه تصميمات کوچک چه تصميمات بزرگ)، و هم اکنون که از زمان آن احساسات گذشته است، با خود بينديش که اگر الان که آن احساس فروکش کرده به آن موضوع بر مي خوردي چه مي کردي؟ اين به شما نشان مي دهد که چقدر مي تواند تصميم احساس ضرر رسان باشد. و تاکنون چقدر وجود نازنينتان را با دست خود به مخمصه انداخته ايد.
3 – تعارض هايي که در مورد اين آقا داريد دوگانگي حرف و عمل وي است. يعني وقتي به حرفهاي آقا توجه مي کني، تصور مي کني عاشقته، اما رفتار و ترجيح دادن ديگران را به خودت مي بيني به شک مي افتي. آري ازدواج همينطور است ازدواج بايد عاشق رفتار و کردار و اعمال يکديگر باشيم. همان چيزي به نظر مي رسد ا(ينطور که گفتيد)، در اين آقا نيست. من مي توانم بفهمم که در يک رابطه رمانتيک و احساسي قبل از ازدواج، دو نفر چه عشقهايي را در کلام نصيب هم مي کنند، اما نمي توانم از اين مسئله به راحتي بگذرم که چگونه مي توانند فحاشي کنند، دعوا کنند، اشک بريزند و قهر کنند و خيلي مطالب ديگر که اينجا نمي آورم.
مراجع گرامي آينده رابطه شما تشديد شده رابطه کنوني شماست و به دليل آسيب جدي که هم اکنون در اين رابطه وجود دارد و جز رنج فزاينده براتون نداشته است، آينده آن وحشتناکتر ارزيابي مي شود( نمي خواهم بترسونمتون، ولي به عنوان يک مشاور اگرچه در دنياي مجازي همديگر را نمي بينيم و از حال و روز هم بي خبريم ، ولي احساس تعهد مي کنم و دوست ندارم وجود عزيزتون در گير ناآرامي ها و رنجهاي بي ثمري بشود که هم اکنون با انرژي کمتري قابل رفع است. اگر هم اکنون بتوانم با روشن کردن مسئله شما ، شما را برانگيزم که از چنين رابطه اي در گذري و تحمل اين شکست ارتباطي را بکني، در واقع مي توان گفت که شما با درايت خود جلوي يک طلاق در اينده، جلوي بچه هاي طلاق ، جلوي قلب هاي مجروح شده و .... را مي توانيد بگيري. شما آنطور که توضيح داده ايد، هم اکنون هم از گرفته ايد ( در حاليکه هنوز عقد نکرده ايد). خانه اي چنين سست بنياد، جاي آرامي نخواهد بود. شما اگر رنج گسستن اين رابطه اضطراب آور را اگر از همان ابتدا و با مشورت ديگران تحمل مي کردي، هم اکنون چه آرام و راحت بودي. و الان هم مي تواني بسان جنيني که هنگام تولد با رنج خودش و مادرش از بند ارتباطي ناف رهايي مي يابد ، آنگاه لذت استنشاق هواي تازه را مي يابد. تو نيز اين رنج گسستن رابطه دردآور را تحمل کن، تا بتواني آزادانه تصميم بگيري.
چرا بايد تصور کني، که بايد تن به اضطرابها و دردهاي اين رابطه بدهي و آينده زندگيت را نامعلوم ببيني، مگر نه اينست که اين ويروس احساس چشم عقلت را بسته و تو را دست و پابسته ميان مشکلات رها کرده است. اگر احساست به تنهايي مي توانست تو را خوشبخت و آرام کند پس چرا اين کار را نکرد و روز به روز بر رنجهاي مختلفت اضافه کرد.
( وقتي صحبت از احساس مي کنم به همه جوانب آن توجه کن، چه ميل خواستن شديد به مسافرت، چه عجلولانه پي گيري رفت و آمدهاي اين آقا را بکني، چه غير منطقي برخورد کردن با ميزان ارتباطت با اين اقا، چه خشم و عصبانيت نشان دادن به خانواده خودت، يا خواهر آن آقا، چه ضرب العجل تعيين کردن براي خودت و ديگران، و حتي اين عجله هايي که در اين سايت نشان داده اي، براي گرفتن پاسخ، و...... اينها از نشانه هاي احساسي بودن است. يعني احساس نمي تواند لذت ها را ناديده بگيرد يا به تاخير اندازد، و هنگام برخورد با مسائل فقط به يک جنبه و آن هم دوست داشتن يا نداشتن و دلمون توجه مي کنيم، در حاليکه ممکن است دچار يک خطاي فکري شده باشيم.
4 – عليرغم توضيحات زيادي که دادم اما اين براي شما کافي نيست. حتما و حتما بايد به يک مشاور خانواده در محل زندگي خود مراجعه حضوري کنيد تا طي چندين جلسه اما با صبر ، مشاوره لازم را به شما بدهد.( حتما تصديق مي کنيد که مسئله اتان آنقدر مهم باشد که برايش وقت و انرژي بگذاريد). شما از قدرت کافي براي تصميم گيري برخورداريد، اما بايد اين قدرت را باور کنيد، ثانيا در مورد ريزه کاريها و روش صحيح و حل مسئله همانطور که تاکيد کردم به مشاور مراجعه فرمائيد.
با توجه به اینکه محل اسقرار شهر قم هست، شما می توانید به مراکز ذیل در تهران مراجعه فرمائید:
تهران خیابان نصرت شرقی - روبروی دانشکده پرستاری شماره تلفن66938833
مرکز مشاوره راه بهتر
چهارراه پاسداران خیابان دولت خیابان شهید کلاهدوز- خیابان شهید یارمحمــــــدی بن بست بهار تلفن 22541434
این مراکز متخصصین برجسته ای در مورد مشاوره خانواده دارند به خصوص مرکز مشاوره روان پویا.
در ضمن بنده خانم دکتر اسماعیلی که از اساتید برجسته دانشکده هستند و از نظر سابقه و تخصص بسیار حاذق بوده، را در مراکز فوق می شناسم و به شما معرفی می کنم.
اگر در تهران نیستید می توانید با شماره 148 صدای مشاور شهر خود تماس بگیرید و درخواست معرفی مشاور نمایئد.
به هر حال نحوه تماس حضوری با ما همینطور که در بخش «درباره ما» در سایت همدردی می بینم برای کسانی که در تهران هستند مشکل است.